نگاهی به فیلم مرد بازنده| در ستایش عدالت طلبی
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۸۴۶۳۴
فیلم سینمایی (مرد بازنده) به کارگردانی محمدحسین مهدویان، درونمایه جنایی-پلیسی داشته و در لایههای زیرین آن میتوان به مولفههای سینمای سیاسی دست پیدا کرد. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم- محمد جلیلوند
در سال های اخیر، سینماگران کشورمان توجه زیادی به ساخت تریلرهای سیاسی نشان داده و به گوشههای مختلفی از تاریخ معاصر سرک کشیدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر و در نخستین روز نمایش برای اهالی رسانه، فیلم سینمایی (مرد بازنده) به کارگردانی محمدحسین مهدویان به نمایش درآمد که درونمایه جنایی-پلیسی داشته و در لایههای زیرین آن میتوان به مولفههای سینمای سیاسی دست پیدا کرد. قصه قتل جوان ثروتمندی که ظرف سه سال از هیچ به همه جا رسیده و فعالیتهای اقتصادی مشکوکاش، توجه پلیس را به خود جلب کردهاست. یکی از ویژگیهای مثبت مرد بازنده، فیلمنامه آن نوشته خود مهدویان، حسین حسنی و ابراهیم امینی است که در همان ده دقیقه نخست ماجرا را باز کرده و با تاکید روی قهرمان خود پیش میرود.
سرهنگ احمد خسروی بازپرس کهنه کاری که در واپسین ماههای خدمت خود درگیر با پروندهای پیچیده با ابعاد گوناگون شده و این در حالی است که مشکلات خانوادگی نیز دارد. سرضرب شروع شدن فیلم به تماشاگر فرصت خسته شدن و بیحوصلگی را نداده و او را با قهرمان فیلم همراه میکند. در پرده نخست فیلمنامه، شهاب به قتل رسیده در مرکز توجهات قرار گرفته و احمد خسروی به سیاق آثار پلیسی به دنبال یافتن سرنخهایی برای پیدا کردن قاتل است. اما به مرور و از دقیقه سی به بعد، قصه چرخش ظریفی کرده و پرونده قتل وارد ماجرای دیگری میشود که ابعاد هولناکتری دارد. در نیمه میانی، فیلمنامه به وضوح افت کرده و موقعیتهای تکرارشونده آن را از نفس میاندازد که قطعا به یک بازنگری ناشی از شتابزدگیهای رساندن فیلم به جشنواره، نیاز دارد. در یک سوم پایانی، مرد بازنده وضعیت بسیار بهتری پیدا کرده و نقطه عطف پایانی نیز در بهترین جای آن قرار گرفته است.
در نیمه میانی، فیلمنامه به وضوح افت کرده و موقعیتهای تکرارشونده آن را از نفس میاندازد که قطعا به یک بازنگری ناشی از شتابزدگیهای رساندن فیلم به جشنواره، نیاز دارد
در فیلمهایی از این جنس، گاه ماجرا محوریت پیدا کرده و مولفههای گونه پلیسی خود را به رخ میکشد. گاهی هم شخصیت مرکز ثقل شده و قصه با تکیه بر قهرمان خود و نیز ضدقهرمانش پیش میرود. مهدویان و تیم نویسندگان مرد بازنده، شکل دوم را انتخاب کرده و اساس فیلمنامه خود را بر پایه سرهنگ احمد خسروی بنا نهادهاند. پلیس باهوش و کنشمندی که ویژگیهای رفتاری آشنایی برای مخاطب داشته که براساس کلیشههای همیشگی گونه پلیسی شکل گرفتهاند. برای مثال میتوان به مرگ همسر احمد، تمام وقت بودن حرفه و مشکلات ناشی از آن در رابطه با پسر و دخترش، غذا خوردن همیشگی داخل ماشین و گوشه و کنار شهر و ... اشاره کرد که در خلق این شخصیت به اندازه به کار گرفته شدهاند.
همین طور تک رو بودن او که شباهت بسیار با نمونههای مشابه درخشان غیر ایرانیاش دارد. اما آنچه که به این شخصیت عمق بخشیده و تماشاگر را همراه خود تا آخر میکشد، عدالت خواهی اوست که تم اصلی فیلمنامه هم از آن نشات گرفته است. الگوی دراماتیک فوق العادهای که احمد خسروی را در برابر گروههای مختلفی قرار داده و وجدان حرفهای و کاریاش را به چالش فرا میخواند. اما در نقطه مقابل، جبهه ضدقهرمان خالی از شخصیتهای حساب شده بوده و همین امر به پاشنه آشیل مرد بازنده تبدیل شدهاست. شخصیتهایی که در بهترین حالت تیپ بوده و از آن فراتر نمیروند که حسام و تا حدودی اردلان از نمونههای آن به حساب میآیند. از طرف دیگر، مهدویان تمایل زیادی به بردن فیلمش به سمت فیلم نوآر و مولفههای آن داشته که ردپایش را میتوان در تمام لحظات فیلم مشاهده کرد. از تنهایی مفرط قهرمان تا حضور خانم وکیل شرکت در مقام زن اغواگر که از کلیشه های ثابت فیلم نوآر به حساب می آید. همین طور فضای بارانی و گرفته فیلم که به لحاظ بصری جذابیتهای زیادی برای تماشاگر دارد اما کارکرد دراماتیک چندانی ندارد.
مهدویان تمایل زیادی به بردن فیلمش به سمت فیلم نوآر و مولفههای آن داشته که ردپایش را میتوان در تمام لحظات فیلم مشاهده کرد
مهدویان در مقام کارگردان، در این فیلم همان خط ثابت و همیشگی را گرفته و آن را در دکوپاژ فیلمنامهاش هم لحاظ کردهاست. منتها دوربینش آرامش بیشتری در قیاس با فیلمهای قبلیاش داشته و به نوعی میتوان آن را در امتداد سریال زخم کاری قرار داد. او با انتخاب (جواد عزتی) برای ایفای نقش احمد خسروی ریسک بزرگی کرده که آنچنان که باید جواب نداده است. عزتی از آن دسته بازیگرانی است که مهارت ایفای نقشهای متنوع را دارد اما در اینجا فاصله بیست ساله سنی با نقش، کارش را سخت کرده و با وجود تلاش فراوان در لحظات زیادی از فیلم عزتی همیشگی از زیر پوسته گریم سنگیناش بیرون میزند. در نقطه مقابل، رعنا آزادیور در نقش همسر شهاب با وجود کوتاهی نقش درخشان ظاهر شده و میتواند نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل باشد.
«مرد بازنده» شخصیت منفی قوی در مقابل قهرمان ندارد/ «بیرو» پرداخت سینمایی بهتری میخواهدمهدویان: قهرمان "مرد بازنده" معترض به نظام نیست/ دفاع جواد عزتی از اهالی رسانه
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر جشنواره فیلم فجر احمد خسروی مرد بازنده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۸۴۶۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش عباس عبدی به سخنان مهدی نصیری: اصلاحطلبی و براندازی دو راهبرد غیر قابل جمع است
به گزارش جماران؛ گفت و گوی عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی با خبرآنلاین در پی می آید:
پس از گفتگوی آقای نصیری با بیبیسی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاحطلبان داخلی مطرح شد دلیل آن چیست؟
واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.
فکر میکنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهیالیه حکومت را تا منتهیالیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.
واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند. علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.
درباره عدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکتهای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیضها و بیعدالتیهای رفتاری جاری است که موجب میشود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای حجاب چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.
فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟
ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگیها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرفهای خودشان را میزنند ولی در سطح همکاری بعید میدانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.
به عنوان آخرین سوال فکر میکنید ایده او برای کسانی جذاب است؟
دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند. به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است.
ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست. فارغ از این که با کدامیک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواستهاند تحت عنوان تحولخواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحولخواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم میتواند شامل اصلاحطلب شود و هم برانداز.
در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.